loading...
پرچم داران امام حسین (ع) و سربازان امام زمان(عج)
علی یوسفی بازدید : 7 چهارشنبه 29 آذر 1391 نظرات (0)

سوال این است در شرایطی که اکثریت مردم و صاحبنظران متفق القولند جامعه روز به روز از محتوای دینی تهی شده و علی رغم تلاش حکومت  نشانه های مذهبی از عمق اجتماع در حال رخت بستن است، چرا هرساله هیات ها و تکایا با رونق سابق به کار ادامه داده و لااقل نشانه ای از کاهش اقبال مردم و جوانان به آن دیده نمی شود؟

چرا در شرایطی که ائمه جماعت از خالی شدن مساجد و کاهش صف های نماز جماعت گلایه می کنند، بر تعداد دسته های زنجیرزنی همیشه اضافه می شود. چرا روزه داران هرساله بیشتر احساس اقلیت بودن پیدا می کنند ولی تکایایی که هرسال قدعلم می کند افزایش می یابد؟ اگر جامعه ایران در حال عرفی شدن بوده و اعتقادات دینی با توجه کمتری مواجه می شود چرا نشانه های این امر در دسته های زنجیرزنی دیده نمی شود؟ اساسا آیا بزرگان مذهبی و مسئولان دولتی می توانند حضور گسترده جوانان و عموم مردم در مراسم دهه اول محرم را نشانی ازگسترش دین باوری مردم محسوب کرده و به آن ببالند؟

 

 

به ادامه مطلب بروید

 

به نظر می رسد آنچه چه که رونق و ماندگاری هیات های عزاداری را در سال های گذشته باعث شده، دنیایی شدن و لذت بخشی فراوان این پدیده میان مردم باشد. دسته های زنجیرزنی، روح یکتاپرستی، خلق و خوی نیکو، شهد مناجات با خالق هستی و تامل و تعمق در آموزه های اسلامی را به کسی ارزانی نمی کند. این سبک عزاداری، بیش از آنکه معنوی، درون گرا و ارزشی باشد، دنیوی، برون گرا و تفریحی بوده و حس برتری جویی، خودنمایی، تجمل گرایی و احساس غرور جوانان را برآورده می کند.

در واقع دسته های زنجیرزنی و هیات های عزادارای فرصتی است که تمناهای دنیوی مردم دنبال شده و کارناوالی از دوستان، همسایگان و رفقا گردهم بیایند و شبی را به شوکتی جمعی با ظاهری مذهبی بگذرانند.

جوانان گرد آمده حول عَلَم و چلچراغ را تصور کنید. اینجا کانون قدرت نمایی است. نسلی که می خواهند ابهت و توانایی خود را به رخ بکشد، بیشتر از اینکه دغدغه شعائر اسلامی داشته باشد، به تعداد تیغه های علم می اندیشد و فکر و ذکرشان مقایسه علم و کتل هیات با دیگر تکایا است.

قدرت نمایی این حلقه، در میانه هیات به خودنمایی جمعی دیگر می رسد. طبال ها و سنج زن ها در کنار نوحه خوان به زیبایی و خوش آهنگی رفتار خود می اندیشند و تلاش می کنند از لحاظ صوت و آهنگ، بر هیات های رقیب فائق بیایند. بگذریم که رقابتی پنهان و نزاعی زیرپوستی نیز همیشه در جریان است که چه کسی، چقدر و کجا مداحی کند و گرداننده و نظم دهنده هیات چه کسی باشد. شوق عاشورایی باعث از خود گذشتگی و تعاون و همدلی نمی شود و تکایای مختلف رقابت های کدورت آمیز و قهر و غضب های زیادی در خاطره دارند.

ماجرا اما همچنان ادامه دارد:

نوجوانان کم سن و سال که معمولا بزرگترها تحویلشان نمی گیرند در دسته های زنجیرزنی، جلوی هیات به بازی گرفته می شوند. آنها با پرچم هایی که تکان می دهند، سکاندار و پیش قراول جمعی هستند که آبروی محل محسوب می شوند.از طرفی، جمعی که مسئولیت انتظامات هیات را بر عهده دارد برای مدت کوتاهی این اختیار را به دست می آورد که نظم موجود را به هم بزند، خیابانی را مسدود کند، جلوی رفت و آمد خودروها را گرفته و اختیاراتی همچون ماموران نظمیه را در دست داشته باشد و اوامر آمرانه سردهد.

دخترانی که در طول سال اجازه ندارند بیشتر از حد معینی بیرون از خانه باشند، در دهه اول محرم مجوزی به دست می آورند که تا دیروقت با دوستان بوده و در خیابان گردش کنند. خانواده ها نمایش خودجودش و آهنگینی را می بینند که که گفته می شود تماشایش ثواب و اجر به دنبال دارد. در نهایت اینکه سرمایه گذار و بانی هیات، همچون ستاره ای در وسط مجلس می درخشد و به خود می بالد که همه با دست او را نشان می دهند و تمکن و سخاوت و بخشندگی اش را ستایش می کنند و این حس غرور آنقدر لذت بخش هست که سال دیگر یا به وسعت تکیه بیفزاید یا کیفیت چلو خورش را دوچندان کند.

می بینید که محاسبات، محاسبات دنیایی است. دیده شدن، مطرح شدن، قدرت نمایی، افزایش اختیار، حس غرور، برقراری نظم جدید، شب نشینی و گپ و گفت. حال به این خوشی های عرفی اضافه کنید این باور عمومی را که انجام این اعمال، حاجت می دهد، گرفتاری ها را برطرف کرده و حضور در این مجامع، بهشت را نزدیک می کند.

نتیجه می شود هم فال و هم تماشا. جوان محاسبه گر با خودش می گوید: نمادی عاشورایی، اتومبیلم را متمایز و انگشت نما کرده، صدای بلند نوحه از باند اتومبیل، توجه اطرافیان را جلب می کند، هیچ پلیسی به چنین خودنمایی ایرادی نمی گیرد و مهمتر از همه اینکه رضای خدا و ائمه نیز جلب شده و ثوابی در کارنامه ام منظور می گردد. چرا که نه؟

در این جا البته باید حساب دو گروه را از هم جدا کرد. عزاداران و مومنینی که در طول سال مناسک مذهبی خود را به جا آورده و در این ایام هم گوشه ای به راز و نیاز مشغول شده و در تکایا به سینه زنی مشغولند در این دایره نمی گجند. جمعی که عزاداری محرم، همراستا با دیگر اعمال مذهبی شان بوده و منظومه فکری و رفتاری شان منسجم و یکدست بوده حسابشان جدا است. این نوشته جمعی را مدنظر دارد که این ده روزه محرم احساساتش ناگهان غلیان می کند، مراسم مذهبی را ابزاری قرار می دهد برای کامجویی عرفی اش و این توهم را در برخی مسئولان و علمای دینی به وجود می آورند که شور و عشق دینی در عمق جامعه ریشه دارد.

سنجش این مدعا هم البته کار ساده ای است. ابزارهای خودنمایی، قدرتنمایی، ظاهرگرایی و تجمل گرایی را از دسته های عزاداری بگیرید و جنبه های معنوی، عرفانی و اخلاقی اش را تقویت کنید. ببینید چند نفر باقی می مانند.

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    به نظر شما سایت ما چگونه است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 24
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 12
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 13
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 13
  • بازدید ماه : 16
  • بازدید سال : 15
  • بازدید کلی : 263